کی فکرش رو میکنه این شهر انقدر آدمای بی رحمی داشته باشه ؟
آدمایی که ظاهرشون با بقیه فرقی نداره اما از درون هیولان
میدونی شاید تویی که زندگی خوبی داری ، دوست و خانواده و حامی
داری هیچوقت متوجه منظورم از بی رحم بودن این شهر نشی که
امیدوارم همینطور باشه و کسی تنها و بی پناه نباشه زیر این آسمون
اما من چیزایی به چشم دیدم که اگه بگم کسی باور نمیکنه .
هم دلم میخواد بگم و حرف بزنم تا سبک بشم و هم دلم نمیخواد که
بگم . اینکه چون میترسم کسی باور نکنه ؛ نه
نمیگم چون خجالت میکشم
آره حتی از تویی که من رو ندیدی و نمیشناسی هم خجالت میکشم و
نمیتونم بگم یه روزایی و یه شبایی چی به سرم رفته و چه کارا کردم .
فک کنم ۹ روز میشه که نتونستم برم بیرون از خونه
فردا مجبورم هرطوری شده به خاطر گشتن دنبال خونه برم بیرون و
نمیدونم با این کبودی و قرمزی چشم و پارگی لب و اوضاع صورتم
اگه برم جایی چه فکری در موردم میکنن
باید تا جایی که ممکنه صورتم رو بپوشونم چون خودمم چندشم میشه
از دیدن قیافم توی آینه
درباره این سایت